Web Analytics Made Easy - Statcounter

الهام دانایی‌سرشت _ همشهری آنلاین:  اهمیت وقایع آن دوران، در تاریخ سیاسی کشورمان غیرقابل انکار است. آنچه در جنگ جهانی دوم روی داد، آثار سیاسی و اقتصادی فاجعه‌بار اشغال برای ایران و حوادثی که در آن سال‌ها ایران از سر می‌گذراند، به همراه تحولات نظامی و دیپلماتیک وقت، بخش‌هایی مهم از تاریخ ایران هستند. امروزه اما، بازخوانی تاریخ برکشیدن و به زیرآوردن رضاخان، از این نظر حائز اهمیت است که جریاناتی درصدد اتوپیاسازی دوران پهلوی اول، بالاخص عصر حکومت پهلوی هستند و تلاش سلطنت‌طلبان بر پنهان‌کردن حقیقت ماجرا و واژگونه‌نمایی وقایع آن دوره متمرکز شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

لذا سالروز خلع وی از سلطنت، فرصت مناسبی برای تبیین انگاره‌های برساخته رسانه‌های سلطنت‌طلبان، برای تطهیر رضاشاه است. مقال پی آمده، با این هدف به نگارش درآمده است.

دغدغه کشور و ملت یا دغدغه‌های شخصی؟!

براساس اسناد و خاطرات، رضاخانی که درباره او انگاره «پدر ایران‌نوین» ساخته و برجسته شده است، از زمان اطلاع ورود متفقین به ایران تا زمان فرار از کشور، تنها ۲ دغدغه داشته است: تعیین تکلیف «سلطنت» و «املاک و اراضی» خود! براین اساس پدر و منجی ایران که داعیه‌دار وطن‌پرستی نیز هست، حتی اندک نگرانی بابت وضعیت و آینده کشور و مردمش نداشت، درحالی‌که کشور از همان ابتدای ورود و اشغال متفقین، گرفتار قحطی، بیماری و... بوده است.

بیگانه‌ستیزی یا سرسپردگی؟!

رسانه‌های بیگانه و سلطنت‌طلب، زدودن ننگ عامل انگلیس‌بودن از پهلوی اول را، یکی از مهم‌ترین اولویت‌های خود قرار داده‌اند و در راه نیل به این هدف، به برجسته‌سازی‌ انگاره بیگانه‌ستیزی با تأکید ویژه بر ضدانگلیس‌بودن قزاق و اختلافات وی با انگلستان می‌پردازند. به‌نظر می‌رسد که ترسیم یک قهرمان ضدانگلیسی از رضاخان، با ۲هدف صورت می‌گیرد: اول: پاسخ‌دهی به انتقاداتی که ظهور و افول او در پهنه کشور را، ناشی از خواست و اراده دولت انگلستان می‌داند. دوم: تلاش انگلیس برای پاک‌کردن گذشته خود در ایران. این در حالی است که در تاریخ، موارد مربوط به وابستگی و گوش به فرمان‌بودن قزاق نسبت به انگلستان، سراب استقلال رضاخانی و پوشالی‌بودن اقتدار و قلدرمآبی‌های وی، پررنگ و مشهود است. در این باره، پیرامون علل و عوامل برچیده‌شدن تاج و تخت پهلوی اول و نقش انگلستان در آن، می‌توان به نکات ذیل اشاره کرد:

۱. همانطور که برکشیدن رضاخان به اراده و کمک انگلیسی‌ها صورت گرفت، خلع او از سلطنت نیز به دستور آنها بود. انگلیسی‌ها که خود موجد و حامی بقای سلطنت قزاق بودند و در طول این ۱۶سال، از او پشتیبانی کردند و منافع فراوانی هم از این پشتیبانی نصیب آنها شد، به‌دلیل تأمین بیشتر منافع خود و اتمام تاریخ مصرف پهلوی اول، وی را از سلطنت خلع کردند.

۲. ساقط‌کردن حکومت رضاخان، به‌خاطر بی‌اعتمادی انگلستان به نامبرده نبود. هر چند انگلیسی‌ها در مقاطعی با رضاخان اختلافاتی کم‌اهمیت پیدا کردند، اما این اختلاف ریشه‌ای و مبنایی نبود.

۳. انگلیسی‌ها در اشغال ایران، شریکی به نام شوروی داشتند که نظر آنها هم مهم بود و روس‌ها اصرار داشتند که رضاخان باید از سلطنت کنار برود. همچنین در آن مقطع، موضوع نفت و کمک به شوروی در بهره‌مندی از موقعیت ژئوپلتیک ایران، برای شکست‌دادن آلمان هم مطرح بود.

۴. ارتباط رضاخان با آلمان‌ها، یک بهانه تبلیغاتی برای زمینه‌سازی‌ اشغال ایران بود، چراکه اولا: حضور آلمانی‌ها در ایران، با چراغ سبز انگلیسی‌ها بود که از ۱۳۱۴خورشیدی به‌صورت جدی آغاز شد. ثانیاً: او جرأت مخالفت جدی با انگلیسی‌ها را نداشت، لذا وقتی انگلیس و روس از رضاخان می‌خواهند که کارشناسان آلمانی را از ایران اخراج کند، وی با مقداری تعلل، این دستور را اجرا می‌کند.

۵. ضعف مشروعیت و نفرت مردمی از رضاخان، نیاز انگلیس به یک ایران آرام و عدم‌امکان اشغال و تداوم سلطنت قزاق به شکل همزمان، احتمال مقاومت مردمی در مقابل متفقین و وقوع انقلاب، ناکارآمدی شاه برای انگلستان در بحبوحه جنگ جهانی دوم و حوادث سال ۱۳۲۰، ناآگاهی و درک ضعیف او از معادلات نظام بین‌الملل و بازی‌های سیاسی قدرت‌های بزرگ، هراس انگلیس از محاکمه رضاخان و افشای خیانت‌های این کشور به مردم ایران، ازجمله عواملی است که سبب شد تا رضاشاه برای انگلیسی‌ها، به بازیگری نامطلوب و عنصری تبدیل شود که می‌بایست صحنه قدرت ایران را ترک کند.

۶. تغییر در فضای سیاسی ایران، به ظاهر و موقتی بود و همان سیاست‌ها، از طریق محمدرضا تداوم پیدا کرد. علاوه براین، تنها رضاخان تغییر کرد و کادر حکومتی که قبلا از عوامل انگلستان تشکیل شده بود، در کنار شاه جدید به‌کار خود ادامه دادند.

تبعید یا فرار؟!

علاوه بر وابستگی و گوش به فرمان‌بودن رضاخان نسبت به انگلستان، انگیزه‌هایی که این کشور وی را از ایران خارج کرده است، قابل توجه می‌نماید، زیرا در بسیاری از روایت‌ها سعی شده است، با مظلوم‌نمایی از رضاخان و دشمن‌سازی‌ از انگلیس، القا شود که وی با تحمل رنج فراوان از کشور تبعید شد! این در حالی است که:

۱. رضاخان از کشور تبعید نشد، بلکه با رضایت خود از کشور فرار کرد و اشتیاق و عجله وی برای خروج از ایران، بعد از فراهم‌سازی‌ مقدمات به تخت‌نشستن ولیعهد و بقای دودمان پهلوی، به‌دلیل ترس و وحشتی که از رسیدن ارتش روس‌ها به تهران و دستگیری و محاکمه‌اش در ایران داشت، بسیار زیاد بود.

۲.  فرار رضاخان از ایران، علاوه بر اینکه وی را از خطر محاکمه در کشور می‌رهانید، از افشای بسیاری از اقدامات پنهان انگلستان در ایران نیز جلوگیری می‌کرد و به همین دلیل، خروج سریع رضاخان با هدایت و رضایت انگلیسی‌ها صورت پذیرفت و آنان مقدمات، مقصد و هزینه سفر وی را فراهم کردند.

۳. تبعید، تشریفاتی دارد. معمولا تبعیدشونده مقاومت می‌کند و تحمل آن نیز همواره با دشواری‌هایی همراه است، درحالی‌که نه تشریفات تبعید وجود داشت و نه مقاومتی، همچنین تمام امکانات رفاه مادی رضاخان در مدت اقامتش در موریس و ژوهانسبورگ، توسط انگلستان تأمین می‌شد. البته کسی که خود را روزی ابرقدرت و عظیم شوکت می‌دانست، وقتی به چنین شرایطی در می‌افتاد که حتی برای اقامتگاه و ادامه زندگی خود نیز هیچ تصمیمی نمی‌توانست بگیرد، طبیعتا حس ناخوشایندی داشت.

۴. دلیل تبعید رضاخان به جزیره دورافتاده موریس، نه سختی‌دادن به وی بلکه به این دلیل بود که حضور رسانه‌ها و البته سکونت و نزدیکی شاه مخلوع به ایران، خطراتی را برای انگلستان در پی داشت که آنها را مجاب کرد تا وی به نقطه‌ای دوردست تبعید شود.

ایستادگی یا تسلیم؟!

جریان سلطنت‌طلب در جهت وجهه‌سازی‌ برای حکومت پهلوی، تلاش کرده تا تصویری وطن‌پرست و مقتدر از رضاخان نشان دهد که به‌خاطر ایستادگی و تمکین‌ناپذیری در برابر انگلستان، تبعید شده است و از سوی دیگر به‌دلیل کاهش میزان تلفات جنگ و نجات مردم از بلایای ناشی از آن، فداکاری کرد و مقاومت نکرد! اما واقعیت تاریخی و تحلیل‌ها، خلاف این روایت است، چراکه:

۱. قزاق اگر بنای مقاومت داشت، خود بارها برای فرار تلاش نمی‌کرد و با ایستادگی، خواهان تعیین تکلیف از سوی ملت خود می‌شد.

۲. هدف متفقین برای حمله به ایران، مردم نبودند بلکه هدف اصلی، ساقط‌کردن رضاخان و تأمین منافع‌شان بود.

۳. رضاخان توانایی و اراده مقاومت و جنگ، در برابر کسانی که مقام و بقای خود را مدیون کمک آنهاست، نداشت.

۴. باتوجه به تبعات و پیامدهای ناشی از اشغال ایران در همه عرصه‌ها برای مملکت و ملت، این موضوع که هزینه مقاومت بیش از هزینه تسلیم بوده، قابل اثبات نیست. پایمال‌شدن تمامیت ارضی و حاکمیت سیاسی کشور، روی کارآمدن دولت‌های دست‌نشانده، فعالیت احزاب سیاسی وابسته، پشتیبانی بیگانگان از روی کارآمدن جمهوری آذربایجان و کردستان، قحطی و گرانی عمومی، تحمیل خسارت‌های مختلف جانی، مالی و حیثیتی به ملت، ورود مهاجران جنگی (لهستانی‌ها) به کشور که افزون بر مشکلات قحطی، زمینه شیوع برخی بیماری‌ها را هم فراهم آورد و... ازجمله پیامدهای داخلی و خارجی اشغال ایران و عدم‌مقاومت رضاخان است.

۵. نمونه‌های تاریخی حاکی از آن است که رفتار خاندان پهلوی در بحران‌ها، ترجیح فرار بر قرار بوده است و آنان مرد بحران‌ها نبوده‌اند و ترس و بزدلی، ذاتی ایشان است.

۶. براساس اسناد، در آن دوره اساساً مقاومتی صورت نگرفته است، نه در برابر زیاده‌خواهی‌های بیگانگان در ایران، نه ایستادگی در برابر خواست انگلیسی‌ها مبنی بر اخراج آلمان‌ها از کشور و در نهایت نه ایستادگی در برابر حمله متفقین.

ارتش نوین مقتدر، یا ارتش پوشالی؟!

یکی از انگاره‌های پررنگ در دستاوردسازی برای رضاخان، «بنیان‌گذاری ارتش نوین ایران» است، درحالی‌که کارکرد این ارتش پرهیاهو و به‌اصطلاح نوین و تعلیم‌دیده، در عرصه عمل هیچ بوده است و اسناد و روایت‌ها حاکی از آن است که در هیچ دوره‌ای از تاریخ ایران‌، نیروی نظامی و ارتشی به ضعف و ناتوانی ارتش رضاخانی وجود نداشته و عبارت‌هایی مانند نوین‌بودن، قدرتمندبودن و... پوچ می‌نماید. این ارتش با تمام هزینه‌هایی که صرف آن شد، در روز معرکه، حتی یک ساعت نیز در برابر هجمه متفقین مقاومت نکرد و در عرض چند ساعت، چنان از هم پاشید که گویی ایران از ابتدا ارتشی نداشته است! همچنین در این زمینه، ۲ویژگی عمده ارتش رضاخان مهم و قابل تامل است: اول: نهایت شدت عمل، خشونت و درندگی در برابر مردم. دوم: نهایت رخوت، وحشت و بی‌ارادگی در برابر استعمارگران. در واقع به‌طور خلاصه می‌توان گفت که ارتش پرطمطراق رضاخانی، ماهیت و خاستگاهی استعماری و برای سرکوبگری داخلی کاربرد داشت ولاغیر.

جلوگیری از جنگ یا اشتباه استراتژیک؟!

یکی از موضوعاتی که همواره در ارائه تصویر یک قهرمان از رضاخان، در حفظ تمامیت ارضی کشور مطرح می‌شود، تلاش وی برای مصون نگه‌داشتن کشور از بلای جنگ و به‌اصطلاح تدبیر در اعلام بی‌طرفی بود. اما واقعیت حاکی از فقدان شناخت و عدم‌آگاهی و ارزیابی صحیح وی از معادلات قدرت، در نظام بین‌الملل است. در این راستا ۲نکته مغفول مانده، مورد توجه است:

۱. مرگ و زندگی متفقین در جنگ جهانی دوم، به ایران بستگی داشت. لذا اشتباه استراتژیک رضاخان مبنی بر اعلام بی‌طرفی، در چنین جنگی و دلخوشی به پیروزی آلمان‌ها در نبرد جهانی، شرایط را برای کشور در آن برهه حساس بسیار بدتر کرد زیرا به‌نظر می‌رسد هیچ گریزی از ورود به جنگ جهانی نبود و خواسته یا ناخواسته، با توجه به موقعیت سوق‌الجیشی ایران، هم‌مرزی با شوروی، منافع و مستعمرات انگلیس و وجود خط ریلی سرتاسری ایران برای انتقال نیروی نظامی و مهمات، ایران لاجرم درگیر جنگ می‌شد. از این‌رو اگر سیاست خارجی ایران با زیرکی رفتار می‌کرد، می‌توانست علاوه بر جلوگیری از ویرانی‌های اشغال توسط متفقین، امتیازات زیادی نیز از کشورهای پیروز جنگ به‌دست آورد.

۲. بند۶ قرارداد۱۹۲۱ میان شوروی و حکومت رضاخان، دولت شوروی را مجاز می‌کرد که در شرایطی که دولت سومی در خاک ایران بخواهد علیه منافع شوروی حرکت خصمانه‌ای انجام دهد، دولت ایران باید آن حرکت را سرکوب کند. بنابراین و متأسفانه، ورود شوروی به خاک ایران، با توجه به این قرارداد، عملی قانونی بوده و بخش غیرقانونی آن، نه ورود که حضور مداوم آنان است. لذا رضاخان و دستگاه دیپلماسی ایران، می‌بایست به این موضوع فکر می‌کرد که وقتی چنین قرارداد رسمی‌ای با کشوری بسته است، حداقل از ایجاد تنش بیشتر اجتناب کند.

محبوبیت یا نفرت مردمی؟!

شهریور۱۳۲۰ و فروپاشی ۱۶سال زمامداری و سلطنت ظالمانه رضاخان با تلنگرکوچک متفقین، ثابت کرد که هرکس در راستای تامین منافع بیگانگان به ملت خود پشت کند، براساس منافع همان بیگانگان، به سرنوشتی خفت‌بار دچار خواهد شد. این رویداد نشان داد که نبود پایگاه مردمی قزاق به‌دلیل سیاست‌های سرکوبگرانه و ددمنشانه دوران حکومت، نه‌تنها سبب شد که دشمنان هرگونه که خواستند با وی برخورد کنند بلکه موجب شادی و خوشحالی زایدالوصف مردم از رفتن وی، آن هم در اوج فشارهای جنگ و اشغال شد که این امر مهر باطلی بر تمامی ادعاهای واهی، مبنی بر مقبولیت رضاخان در میان مردم می‌زند.
 

کد خبر 707174 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها پهلوی

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: پهلوی اشغال ایران انگلیسی ها پهلوی اول جنگ جهانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۵۳۱۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معافیت‌های هدفمند مالیاتی منجر به افزایش مشارکت مردم در تولید کشور خواهد شد

محسن علیزاده عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان درباره ارائه لایحه اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم از طرف دولت به مجلس و تمرکز این لایحه بر کاهش مالیات بر تولید و تشویق مردم به مشارکت در تولید و تحقق شعار سال مبنی بر جهش تولید با مشارکت مردم گفت: مسیر رسیدن به توسعه، سرمایه‌گذاری مولد و رشد اقتصادی از محل افزایش جذابیت پروژه‌های تولیدی خواهد بود که در این میان مهم‌ترین مشوق در دسترس دولت برای توسعه اقتصادی، اعطای مشوق‌های مالیاتی است که تاکنون اثرگذاری موفقیت‌آمیزی در تحریک سرمایه‌گذاری مولد نداشته است.

وی بیان کرد: یکی از معدود روش‌های مشارکت دادن مردم در تولید و تشویق آنها روی آوردن به اقدامات شفاف و مولد اقتصادی و حمایت جدی دولت از بازار سرمایه است.

نماینده مردم سپیدان در مجلس اظهار کرد: مالیات‌های بالا، نبود انگیزه برای توسعه زنجیره ارزش و مالیات سنگین بر کار افراد، مانع از جهش تولید و سرمایه‌گذاری خرد مردم در اقتصاد مولد شده در حالی که تغییرات حاصل شده در این لایحه موجب افزایش جذابیت تولید و کاهش ریسک آن خواهد شد. 

علیزاده ادامه داد: مردم بخش خردی از سهامی که در اختیار دارند را می‌توانند از طریق بازار سرمایه در مسیر تولید تزریق کنند تا به این وسیله سرمایه آنها به بخش شفاف اقتصاد وارد شود.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس یازدهم گفت: می‌توانیم با جذب واقعی سرمایه‌هایی که در دست مردم است در بخش تولید اقدام به سرمایه‌گذاری در حوزه مولد کنیم و باعث خروج رکود از چرخه تولید شویم.

نماینده مردم سپیدان در مجلس با بیان اینکه معافیت‌های هدفمند مالیاتی منجر به افزایش مشارکت مردم در تولید کشور خواهد شد، افزود: کاهش مالیات‌های تولید نه‌تنها به کسب‌وکار‌های موجود انگیزه می‌دهد تا فعالیت‌های خود را افزایش دهند، بلکه بازیگران جدید را برای ورود به بازار تشویق می‌کند و رقابت و نوآوری را تقویت می‌کند. 

علیزاده بیان کرد: از طرف دیگر تغییر پایه‌های مالیاتی مبتنی بر اخذ مالیات از مجموع درآمد به جای اخذ مالیات از نیروی کار موجب خواهد شد که تولید بیشتر از قبل رقابت‌پذیر شود و به این ترتیب سرمایه به این سمت جریان خواهد یافت.

باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی مجلس

دیگر خبرها

  • روزنامه سازندگی: مهدی نصیری توهم اتحاد نامقدس دارد
  • درخواست اجرایی شدن معافیت تولیدکنندگان از پرداخت ارزش افزوده در منطقه آزاد ارس
  • تلاش برای گسترش همکاری‌های فرهنگی هنری ایران و روسیه
  • یزد میزبان والیبال جام باشگاه‌های آسیا شد
  • گسترش همکاری‌های فرهنگی هنری ایران و روسیه با محوریت بنیاد رودکی
  • همکاری‌های هنری ایران و روسیه گسترش می‌یابد
  • مهدی نصیری و توهم اتحاد
  • معافیت‌های هدفمند مالیاتی منجر به افزایش مشارکت مردم در تولید کشور خواهد شد
  • اهدای ۸۰ میلیون جایزه برقی با قرعه‌کشی/ از ابتدای خرداد تا پایان شهریور فرصت دارید
  • بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»